شکل جمع:
ice creamsبستنی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She loves eating chocolate ice cream on hot summer days.
او عاشق خوردن بستنی شکلاتی در روزهای گرم تابستان است.
She ordered three scoops of vanilla ice cream.
او سه اسکوپ بستنی وانیلی سفارش داد.
I surprised my girlfriend with a big bowl of blueberry ice cream.
من دوستدخترم را با کاسهی بزرگی از بستنی بلوبری سورپرایز کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ice cream» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ice-cream